یعنی دیگه هیچکی به وبلاگم سر نمیزنه؟همه رفتن؟
دلم گرفته!
یه پیامی،حرفی،کلامی،
اون همه دوستای خوب قدیمی الان کجان؟
قصد مهاجرت دارم شاید رفتنی شدیم به یک کشور دیگه،
منو همسرمم و دو تا دختر گلم نازنین زهرا و یاسمین زهرا
حلالم کنید
عباس شاعری تنها--شنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۴۰۱-- 4:49
برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 137
از همه ی شما دوستان خوب و قدیمی دعوت میکنم به کانال شعر و ترانه هام سر بزنید و عضو شید
اسم کانال تلگرامم هست
شعر و ترانه عباس مقدم
منتظرتون خواهم بود
@moghaddam2255
عباس شاعری تنها--پنجشنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۰-- 4:51
برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 104
پسفردا چهل و هشتمه
محرم امسال هم تموم شد و نتونست برم کربلا..شد دوسل
دلم گرفته س
بعد تعطیلات قراره بریم سونوگرافی اخر
انشالله تا یکماه دیگه دوباره بابا میشم و خدا یه دختر ناز دیگه داره بهم هدیه میده
انشالله که سالم باشه و سلامت
با این بیکاری و خرجای بالا خدا خودش بخیر بگذرونه. این کرونا هم شده قوز بالای قوز
اما خیالی نیست
خدابزرگه
دلنوشته های عباس..شاعری تنها...برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 109
نزدیک 16 روز پیش بالاخره دخترم یاسمین زهرا به دنیا اومد.
بعد از نازنین زهرای قشنگم که الان نزدیک شش سالشه خدا ی مهربون لطف کرد و یاسمین زهرا رو بهم هدیه دادخدایا ممنونم ازت
دلنوشته های عباس..شاعری تنها...برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 105
برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 188
چه تعطیلات گندی بود
این ویروس کرونا همه روخونه نشین کرده
امروز مثلا سیزده بدر بود
تا ظهرخواب بودیم و بعد رفتیم خونه مادر،داداشا هم بودن.
برا شام یه آتیش بپا کردیم و جوجه به سیخ کشیدیم
بعد شام هم رفتیم پارک دستجمعی
اای خوش گذشت.
مخصوصا به بچه ها
دلنوشته های عباس..شاعری تنها...برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 134
برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 154
برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 174
دلم غم داره.درد داره غصه داره
به اندازه تموم دنیا
احساس میکنم تنهایم
تنهای تنها
این وزا همه تنهام گذاشتند
قطع امید کردم از آنی که. یک عمر آزگار امیدم بود
پرسید حال مرا و جواب. این رشته رشته موی سپیدم بود
خدایا تو تنهام نذار
دلنوشته های عباس..شاعری تنها...برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 178
نزدیک دوازده روزه که توو عراقیم
امسال بالاخره مادرمو برای بار اول با خودم اوردم و کربلایی شد
مادر تنها نیست خانومم وخترم و عمه خانوم و حاج خانوم قربانی که از دوستان هست هم همراهمونه چنهمراهمونهز کربلا بودیم دو روز موکب. و بعد نجف و حله
الانم کاظمین هستیم. سخت بود ولی خداروشکر
الانم تویهتل نشستم و باید برم بخوابم تا صبح باز برم زیارت
شب همگی بخیر
دلنوشته های عباس..شاعری تنها...برچسب : نویسنده : mardetanhayepayezeo بازدید : 184